اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کردهام .
امام شافعی که در دوستی اهل بیت زبانزد میباشد، اشعار بسیاری در فضائل اهل بیت سروده است. او همچون سایر ائمه اهل سنت در ابراز ارادت خود نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله از هیچ کوششی دریغ نکرد و حتی از اینکه او را به خاطر این ارادتمندی رافضی خوانند ابا نکرد و فرمود :
یا راکباً قف بالمخصب من منی
واهتف بقاعد خیفها و الناهض
سحراً اذا فاض الجیج الی منی
فیضاً کملتطم الفرات الفائض
ان کان رفضاً حب آل محمد
فلیشهد الثقلان أنی رافض41
یعنی ای سواره، اگر به مکه میروی در ریگزار منی بایست و سحرگاهان خطاب به ساکنان مسجد خیف که همانند امواج خروشان دریا به منی سرازیر میشوند ندا سرداده و بگو: اگر دوست داشتن آل محمد رفض است، انس و جن گوه باشند که من )شافعی) رافضی هستم .
امام شافعی معتقد است که محبت خاندان رسالت حکم واجبی است که خداوند در قرآن دستور داده و برای نشان بزرگی و فضیلت ایشان همین کافی است که اگر کسی بر آنها در نماز و سلام و صلوات نفرستد نمازش ادا نخواهد شد .
یا آل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن أنزله
یکفیکم من عظیم الفخر أنکم
من لم یصل علیکم لا صلاه له42
یعنی ای آل محمد محبت شما امر واجبی است که خدا آن را در قرآن نازل کرده و همین یک دلیل بر عظمت قدر شما کافی است که هر کسی نماز بخواند و بر شما درود نفرستد نمازش نماز نیست. او با توسل به آنها و امید اینکه شفیع او در قیامت واقع شوند گوید :
آل النبی ذریعتی
و هم الیه وسیلتی
أرجو بهم اعطی غداً
بیدی الیمین صحیفتی43
یعنی اهل بیت پیامبر وسیله نزدیکی من به خدای یگانهاند و به وسیله آنها امیدوارم که نامه اعمالم فردای قیامت به دست راستم داده شود .
ارادت و علاقه امام شافعی به اهل بیت پیامبر چنان بود که بر خی از اهل سنت او را شیعه پنداشتند و حتی جهت محاکمه به بغداد برده شد. او معتقد بود که ارادت به خاندان علی علیهالسلام را باید علنی و آشکار ساخت و این پندار باطل را از اذهان دور کرد که رفض را در دوستی علی و فاطمه و فرزندان آن دو میداند و یا ناصبیگری را در دوستی ابوبکر و عمر علیهالسلام. به اعتقاد او جریان رافضیگری و ناصبیگری که دوستی و دشمنی افراطی را در حق علی علیهالسلام دنبال میکردند نادرست است. یعنی انسان مومن به خدا و رسولش کسی است که محبت اهل بیت را آشکار کند. تقسیم بندی مسلمانان به رافضی و ناصبی تقسیم بندی مطرودی است و افرادی که مسلمانان را به این دو دسته تقسیم میکنند قطعاً مجرم و گناهکارند زیرا محبت علی و خاندانش از اصول دین اسلام است و اگر کسی چنین امری را آشکار کند به اصل اسلام عمل کرده و به ایمان خویش استحکام بخشیده است .
اذا فی مجلس نذکر علیاً
و سبطیه و فاطمه الزکیه
یقال تجاوزوا یا قوم هذا
فهذا من حدیث الرافضیه
برئت الی المهیمن من أناس
یرون الرفض حب الفاطمیه44
یعنی «زمانی که در مجلس ذکر علی و فاطمه و حسن و حسین میشود بعضی از دشمنان میگویند ای مردم از ذکر علی و فرزندان او بگذرید که اینها از سخنان رافضیهاست. من از مردمی که دوستی فاطمه را رفض میدانند به خدا پناه میبرم .»
در مقام و منزلت امام حسین علیهالسلام همین بس که شیخ عبدالرحمن صفوری شافعی (متوفی به سال 884ه.( در کتاب نزههالمجالس، ج2، ص234 نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «در روز قیامت ما انبیا در یک جا محشور میشویم و منادی ندا میدهد که ای گروه پیامبران به فرزندان خود افتخار کنید و من به فرزندانم حسن و حسین (علیهماالسلام) افتخار میکنم.45» و نیز حافظ بن مسعود شافعی در کتاب مصابیحالسنه، ص205 روایت میکند: ابن عمر درباره حسن و حسین از پیامبر نقل کرده که فرمود: «آنها دو گل خوشبوی من در دنیا هستند.»46 علمای شافعی نیز مانند سایر دانشمندان و محدثان مذاهب اسلامی حدیث «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند» را نقل کردهاند. شیخ جلالالدین عبدالرحمان شافعی این حدیث را کرده است.47
ابنکثیر از علمای معروف شافعیمذهب درباره ارج و منزلت امام حسین علیهالسلام مینویسد: پیامبر خدا امام حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام را گرامی میداشت و به آنها محبت زایدالوصفی میکرد. لذا امام حسین علیهالسلام از صحابه پیامبر به شمار میرود و با آن حضرت تا دم مرگ آن بزرگوار محشور و مصاحب بوده و حضرت رسول نیز از او رضایت کامل داشته اگر چه حسین علیهالسلام در سنین کودکی بود. پس از پیامبرصلی الله علیه و آله ابوبکر، عمر و عثمان نیز او را گرامی میداشتند و بعد از این سه خلیفه حسین علیهالسلام از صحابه پدر گرامیش به شمار میرفت و از او حدیث روایت میکرد و در تمام حالات نیز با او همراه بوده است.48
همو ادامه میدهد: حسین علیهالسلام در میان تمام مردم از ارج و عظمت بالایی برخوردار بوده است و مردم علاقه شدید به او داشتهاند زیرا فرزند پیامبر بوده و در روی زمین هیچ نظیری نداشت.49 ابن کثیر نیز مانند سایر محدثین و مورخین حدیث «حسین منی و انا من حسین» را نقل کرده است